نگاه

نگاه نگاهیست ساده اما تازه به روزهای جاری ما

نگاه

نگاه نگاهیست ساده اما تازه به روزهای جاری ما

بزرگ یا کوچک بودن ، مسئاله این است!

تا حالا به این فکر کردید که فرق آدمای بزرگ با آدمای کوچک چیه؟! یا اصولاً چرا یه آدم از نظر مردم بزرگه؟  راستش من خیلی به این موضوع فکر می کنم. چون آدمای بزرگ زیادی رو می شناسم که از نظر شما بزرگ نیستن! 

 خب اینجا دوتا مسئاله داریم: اول اینکه فقط به کسی می گیم بزرگ که خودمون بشناسیمش! یعنی اگر کسی رو نشناسی عین اینه که اون فرد برای تو وجود خارجی نداره! در نتیجه بزرگ یا کوچک بودنش اصلاً برات مهم نیست!  

دوم تعریف بزرگ بودنه. یک انسان بزرگ یعنی چه کسی؟و چرا نظر من و شما دراین باره یکی نیست؟  اگه به من بگی میگم ناپلئون! اما نمیشه انکار کرد که استالین هم بزرگ بوده! (چون بالاخره همه می شناسنش!) آفرین! منظورم همین بود! بزرگ داریم تا بزرگ! حالا فرض می کنیم که منظور ما فقط انسان هایی هستن که تاثیر مثبتی در دنیا داشتند و از بقیه کسانی که به هر علتی تمام دنیا اون ها رو می شناسند صرف نظر می کنیم! ساده تر بگم می ریم سراغ آدم خوبا! 

 پس می رسیم به اینکه بزرگی صفتی است نسبی. یعنی اساساً معنیه ثابت و یکسانی از این واژه در ذهن همه نیست. خب با تمام این اوصاف می خوام برم سر مشکل اصلی: چرا یک نفر به خودش اجازه میده کسی رو بزرگ و بالاخص کوچک بدونه؟ ... مشکل من اینجاست که آدما با تعاریف محدودی که از یک انسان دارند درباره شخصیت فرد نظر میدن. من مردی رو می شناسم که روحش از آسمان بزرگتره. اما کسی نمی دونه اون کیه. و بر عکس خیلی از کسانی که ادعای فهم و کمال می کنن، اونقدر کوچکند که بزرگیشون رو به زبون می آرند. 

تا حالا با کسی که موسیقیدان باشه آشنا بودی؟ منظورم کسی نیست که همینجوری واسه خودش ساز بزنه، منظورم کسیه که واقعاً تو موسیقی کسی باشه. می دونی همه اونایی که عاشق موسیقی ان می دونن نت های موسیقی مثل پله هایی می مونن که تو رو از فلک بالاتر می برن. روحت با موسیقی پرواز می کنه، می رقصه، پر از فرازوفرود... اما تا این ساز قشنگ اونها رو به جایی میبره که دیده میشن دیگ غرورو تکبر تو سرشون می جوشه! اگه از نزدیک به این افراد که با ساز به آسمون رفتن برخورد کنی می بینی چقدر برای اون ساز که تو دسته اون آدمه متاسف میشی. می دونی یادشون میره که روز اول برای چی ساز زدن... من میگم ساز می زنم واسه اینکه برم آسمون و دیگران رو ببینم، نه که خودم دیده شم و از غرور به خودم باد کنم و قلب سازم رو بشکنم.  

 بگذریم از این مردمان بی وفا. داشتم می گفتم که خیلی بی انصافیه خودتو بزرگ بدونی و دیگران رو کوچک. دارم سعی می کنم بیشتر به آدما توجه کنم. و بیشتر بزرگی های نهفتشون رو کشف کنم. می دونم ممکنه تو ذهن هیچ کدوم از شما این مسئله مهم نباشه. که ما به چه راحتی قضاوت می کنیم. اما برای من مهمه. گفته بودم که نوشته هر کسی بازتاب افکارشه. پس امیدوارم خسته نشین. و حتماً بهش فکر کنید وبا نظرتون به من کمک. ممنون.

نظرات 4 + ارسال نظر
آرش دوشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 23:33

با نظرت موافقم. خیلی از آدمای اطراف ما خیلی بزرگن با اینکه حتی ما اینو نمی فهمیم. مثل خودت رفیق.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 20:42 http://ahange-sobh.blogsky.com/

سلام
وبلاگ قشنگی داری
وقت کردی به من هم سر بزن
موفق باشی

مرسی از لطفت. شما هم همینطور.

مرضیه شنبه 12 دی‌ماه سال 1388 ساعت 16:30 http://srsh.blogfa.com

می دونی هستی از اینکه بیشتر وقتمو بذارم و رو خودم فکر کنم بیشتر لذت می برم
بحث لذتش هم نباشه این مقوله واسم تموم شدنی نیست یا اینکه هنوز حس نمی کنم تموم شده
و اینکه انالیز کردن اداما واقعا سخته
خیلی شده که به این دید به ادما نگاه کردم ولی بعد کارایی کردن که تو ذوقم خورده
پس از اونجایی که خود من کلی پیجیده ام پس بقیه هم همینقدر پیچیده اند چون من تعدادم از ادامی اطراف کمتره می شینیم در مورد خودم فکر می کنم
دو نقطه دی
چه می دونم شاید تا اخر عمر هم تموم نشه که نمیشه

مشکل من همسن جاست٬ وقتی آدم خودش رو هم نشناخته چطور می تونه به شناخته های سطحی که از دیگران می گیره اکتفا کنه! به نظرم این آدم ها در توهم هستن!

فرشاد جمعه 27 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:41 http://mypulses.blogspot.com

"می خوام برم سر مشکل اصلی: چرا یک نفر به خودش اجازه میده کسی رو بزرگ و بالاخص کوچک بدونه؟"

همین باید تامل را برانگیزد .... ؟؟؟؟

به نظرت کوچیکه؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد